اول از همه اینکه مادر بزرگ هم جزیره ای رفت
...........................
این رو زها من تقریبن کارم سبک شده چون توی این دو ماه عین برق داشتم می نوشتم و تر جمه می کردم تقریبن اصلن نفهمیدم چه جوری گذشت حالا کم کم داره سرم خلوت می شه
.................................
اما این که چرا امروز دست به قلم شدم این ماجرای اخیری که در مورد حذف اجازه همسر اول برای مرد به هنگام ازدواج مجدد مطرح شده . جنجالهایی یه که به دنبال ارایه لایحه حمایت از خانواده از جانب دولت به مجلس جهت تصویب بین محافل حقوقی پیش اومده و فمنیستهای حقوقی رو بیش از پیش نا امید کرده: در واقع تا قبل از این لایحه که البته هنوز هم تصویب نشده روال به این ترتیب بود که مرد برای ازدواج دوم یعنی اگر در ضمن حفظ ازدواج اول تصمیم می گرفت زن دومی هم داشته باشه علاوه بر رعایت مقرراتی از جمله داشتم تمکن مالی برای اداره زندگی هر دو همسر باید از همسر اول هم اجازه اخذ می کرد و اگر این کار رو نمی کرد و بدون اجازه او ازدواج می کرد، منظورم این که زن دوم رو به عقد دایم در می اورد ، مجرای قانونی برای شکایت همسر اول وجود داشت البته گفتم عقد دایم وگرنه برای عقد موقت یا همون صیغه اصلن لزومی به این اجازه نبود
حالا این لایحه پیشنهادی امده و این اجازه زن اول رو حذف کرده وبرای اقایون گرامی فقط داشتن تمکن مالی رو کافی دونسته ودر این وضعیت البته این دادگاه هست که پس از بررسی وضعیت مرد، فکر کنم فقط وضعیت مالی طرف، اجازه ازدواج رو صادر می کنه
نمی دونم چی بگم جز افسوس وقتی که همه جای دنیا دو همسری نه ممنوع بلکه جرم چه برای زن و چه برای مرد محسوب می شه
ما که ادعای اخلاقیت مون گوش همه رو کر کرده چرا باید رسماً بی اخلاقی رو رواج بدیم جالب این جاست که در شرایط کنونی مهمترین مشکل خانواده ها بعد از اعتیاد، فروپاشی خانواده ها به خاطر بی بند باری های اقایونه که با کلاه شرعی ازدواج موقت و امکان تعدد زوجات در قالب ازدواج دایم با هزار کانال قانونی وجه قانونی تر می گیره در حالیکه فاقد وجه اخلاقی توی جامعه و بین مردمه
من همیشه در مورد این موضع گیریها شون فقط یه سئوال می کنم اونم اینکه
اگر روزی همسر دختر عزیز خودتون با زن دیگری در هر شکل قانونی ازواج کنه چه عکس العملی نشون میدید ایا به صبیه گرامی تون می تونید بگید بابا جان این همون قانونی یه که من پیشنهاش رو دادم یا این من بودم که برای تصویبش دستم رو بالا گرفتم و حالا که داماد گرامی من پول و مکنت کافی برای ازداج دوم رو داره برو با هووی خودت بساز عزیزم این حق هر مردیه و داماد من از این قاعده مستثنا نیست
نه واقعن این رو می گید یا که میرید درسته داماد محترم رو به فنا می فرستید
خوبه ادم هر کاری می خواد برای مردم بکنه اول یه سوزن به خودش بزنه
مگه ازدواج فقط ادراه مالی زنه
تکلیف عشق و تعهد و محبت و رفاقت بین زن و شوهر چی میشه همون اندازه که شما دوست ندارید زنتون رو با کسی تقسیم کنید خب زنتون هم همین حس رو داره
چرا باید این قدر خلاف اب شنا کنیم
خدایا کمک
.....................................
برای دیدن مباحث مربوطه به این لینکها مراجعه کنید رفقا
2 comments:
ای بابا... بیخیال... داماد گرامیشون جرعت نداره از ترس پدر زن اقدامی کنه... مگه اینکه زورش زیاد باشه و از پدرزن بیشتر که خب در این صورت دیگه رای دادن و ندادنشون مشکلی رو حل نمیکنه
chetori doost joonam?
Post a Comment