Monday, December 18, 2006

روزهای خوش جزیره


شنبه 25 آذر 1385 از اون سر دنیا ساعت 9و نیم شب به وقت تهران خبر خوشی رو از دوتا رفیق دوست داشتنی شنیدم ، خبری که هممون رو پر از شادی و سپاس خدا کرده و بدون تردید همه پر از تشویش و اضطرابیم ، خدایی خودت نگهش دار و رفیق ِ همیشگی اش باش ،خدایی بذار تا داشته باشیمش ، بذار تا حسش کنیم ، ببوییمش و به خاطر وجودش تو رو برای همیشه شکر کنیم ، صاحبان خبر دوست ندارند که نام و نشونی از خبرشون اینجا باشه منم واسه همین با تاخیر این پست رو گذاشتم و البته اول اصلن این قصد رو نداشتم تا حرفی از این ماجرا بزنم اما برای من این وبلاگ قبل از هر چیز جای قرقرۀ خاطرات ِ و نمی تونم ساعت و روز خبر به این مهمی رو همیشگی نکنم واسه همین امشب اینجا نوشتم تا خودش سالها بعد بخونه و بدونه که چقدر برای همه ما مهم بوده و هست و 25 آذر1385 را شبی بدونه که خبرخوش رسیدنش همه جای دنیا رو پر کرده ، وصدای امشب مون رو بشنوه که زمزمه می کنیم ما همگی لحظه شمار دیدن لبخندتیم .
به امید خبر های خوشتر
........................................
هم جزیره ای هم چنان گرفتار بیماریه و معلوم نیست چرا خوب نمی شه امروز باهاش یه دعوای جانانه داشتم که خودت هم باید یه تکونی به خودت بدی برای بهتر شدن
راستی صاحب تولد همچنان کادو هاشون رو نگرفتن منم هزارتا تهدیدش کردم که من نمی دونم زود بیا اینارو بردار برو تا قاطی نکردم
......................................
امشب با رفقای گلم رفتیم به سمت یک حرکت انتحاری و مقدار متنابهی تپل گشتیم از بس خوردیم خدا نسل هر چی پیتزا فروشی اونم از نوع بیگ بوی هست رو از زمین برداره ، احتمالاً ساناز شرح گل کاشتنمون رو میده
بهر حال شب خوبی بود مرسی رفقا که با شما همیشه حالم بهتره یه عالمه ماچ برای سانازوپروشات و فابی گلم

9 comments:

Anonymous said...

سلام دوست گرامی، سایت شما بسیار زیبا است اگر دوست داشتی تبادل لینک و یا لوگو میکنیم، !
موفق باشی.

PaRaDa said...

khob hade aghal khabare khosh ro midadi bebinim chi hast!

sanaz said...

فکر کنم باید یه جورائی قدم نو رسیده مبارک بگیم نه؟ یه جورائی فکر کنم بد بیراه نگفته باشم

Anonymous said...

ايده دفترچه خاطرات ايده جالبيه.من هم اين اواخر زلال پرستم اين مدلي كردم!

Anonymous said...

رفقا جون اول از همه اینکه ازم هیچی نپرسین که نم تونم چیزی بروز بدم
ایرن عزیر کاملاً موافقم و حتمن ان کارو بکنیم
ساناز جونم دوتا چیز بهت دیشب می خواستم بدم هر دورو یادم رفت
زلال پرست خانوم چه عجب از این ورا

Anonymous said...

سلام
با درخواست تبادل لینک شما موافقت شد!
منتظر نظر گرم شما هستم

AnnA said...

مبارکه ! منم دارم از خوشی سکته می کنم .

Proshat said...

مبارکه... من هیچی نمیپرسم خودم حدس میزنم هرچند که تو خیلی تابلو نوشتی دوست جون
خیلی خوش گذشت و متشکرم

Anonymous said...

salam doost joonam in khabare khosh ke azash harf zadi fahmidam chiye
mobaraka bashe dootam
kheyli khoshhal shodam
ye alame mach baraye to