Monday, June 21, 2010

و همه چی آروم نیست

تابستان شروع شد
.............................
امروز می رم و موهامو کوتاه می کنم مثل همیشه اگه یه کم هم اوضاع ام روبه راه باشه شاید یه تغییرات دیگه هم در طول هفته آینده در خودم ایجاد کنم
.............................
توی دلم انگار یه گربه نشسته سر تشت داره تند تند لباس می شوره نمی دونم چرا تمومش نمیکنه از کت و کول نیفتاد این روزها اینقد شست
.............................
هر چند که فقط نه روز دیگر مانده است به میلاد با سعادتمان اما مراسم تولد بازیمان که قرار بود با رفقا سه شنبه آینده بر گزار شود به یک دلیل ساده اما غیر مترقبه مالید و افتاد به بعد از دهم تیر ماه ، ببینیم چه می شود
.............................
و همه چی آروم نیست

3 comments:

مريم گلي said...

دوستم يه ماشين رختشويي واسه اين گربه بخر بذار راحت شه

گنجشکک اشی مشی said...

دورود /


بنویس به خط خوش
سلام سلام سی سالگی ..

آغاز یکی از بهترین ادوار زندگیت رو پیشاپیش تبریک میگم .
سی سالگی خیلی عالیه عالی تر هم بود اگه این مملکت جای بهتری بود


وقت خوش ./././././././././././.

زودياك said...

درود

30 سالگي...
اگر بود .. مملكت رو ميگم .. اگر بود كه نيست و سالها طول ميكشه تا درست بشه...
بهر حال به نوبه خودم : تبريك
(گرچه i'm a new friend, "if you like of course" )