Sunday, July 11, 2010

تعطیلات نا خواسته

لینک عکس : اینجا

سال پیش نوزدهم تیر ماه قشنگی نداشتم اما خوب بود که نوزده تیر هشتاد و هشتی رقم خورد تا من به هشتم مهر ماه هشتاد و هشت برسم و اما نوزده تیر ماه هشتاد و نه از صبح انگار همه انرژی منفی سال قبل با من بود و خدارو شکر که به خیر گذشت نمی دونم شاید بخیر گذشت من حداقل این طور فکر می کنم
.....................................................
من و مریم رفتیم چهل سالگی رو هم دیدیم خوب بود اما می تونست بهتر هم باشه ، روایتی امروزی از یکی از داستانهای مثنوی ، آخر تقریبن معلقی داشت و من آخرهای معلق رو که به بیننده واگذار می شه دوست دارم هرچند زیاد هم تعلیقی در کار نبود و می شد حدس زد که ته این مثلث عشقی چی شد اما دلم خواست منم به اون ساحل امنی که لیلا حاتمی توی یکی از دیالوگ هاش گفت می رسیدم
.............................................
هلند قهرمان می شه مگه نه
..........................................
این تعطیلات ناخواسته و یهویی هم بد نبود به کارهای عقب افتاده بیشتر رسیدیم
.......................................
من دلم شمال می خواد فعلن

2 comments:

گنجشکک اشی مشی said...

دورود /

خانوم جانبه سلامتی و میمنت و تبریکات مجدد .
میگم ماشالله قاعده یه پادگان سرباز غذا خوردین اونوقت میخواین علیرغم این سن نه چندان زیادتون ! همچین کعنهو باربی هم بمونین تا ابد ؟! عمرن !
به هر حال با توجه به اینکه لاک قرمز هم زدین و کیک و شیشلیک رو توامان قورت دادین من فکر میکنم طی همین دو سه شب گذشته شما یه چند سالی رو به چین چروکهای توی صورت افزودید .
البته خیلی نگران نباشید چاره کار پیش ماست یعنی پیش منه!

کافیه یک بار برای همیشه به شکرانه تولد نمیدونم چند سالگیتون ما رو ببرین بازار چلوکبابی مسلم بعد من اونجا ماهیچه گردن و باقالی پلو سفارش بدم بامخلفات و بعد دیگه شما واسه یه سی چهل سالی میتونید با اطمینان از اینکه هرگز پیر نخواهید شد در خیابانهاجولان داده و کشتار کنید انشالله !!!‌

:D

وقت خوش ./././././././././././.

زودياك said...

درود

سلام. البته خودم به اين تركيب فكر كرده بودم و مي دونستم كه نا هم گوني داره. ولي خوب از ذهنم رفته بود.

ممنون از اين دقت خوب در اول صبح!حتي اين آقاي طبقه بالايي هم غلطم رو نگرفتD:
[wink]