Sunday, October 15, 2006

بدون شرح
دیشب توی یه ماشین نشسته بودم که دیدم دو تا آقای مسن داشتن با هم حرف می زدن که حرفشون کشیده شد به یه ماجرای تعارف آمیز یه دفعه یکی شون برگشت به اون یکی گفت مشغول الذمبه ای اگه قبول نکنی
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آقا منو میگی مگه می تونستم نخندم داشتم می ترکیدم آخه ذمبه دیگه چه صیغه ای بود من که نفهمیدم تا اون جا که ما می دونیم معمولن اگه خیلی بخوان عامیانه صحبت کنن می گن مشغول الذُمه به جای صحیح کلمه که هست مشغول الذِمه
بهر حال این ذمبه منو یاد اون کارتونه انداخته بودکه سگارو یه سگ داشت اسمش ذمبه بود همون که می گفت این علامته مخصوصه فلانی است احترام بگذارید و از این اراجیف حالا تصور کنید که شما می خوای یه نفر رو قسم بدی می گی تو رو مشغول یه هاپوی تپلی به نام ذمبه می کنم آقا الان هم که دارم می نویسم دارم منفجر می شم از خنده آخه چرا ماها هنوز آدمای تحصیل کردمون هم بعضی موقعها این قد غلط حرف می زنن
توجه کنید
برو اون کلیت قلف رو بیار با کربیت تا سَموَر رو روشن کنم اون سَلط رو هم باید ببرم بذارم لب دیفالِ مَچّد تا مشغول الذمبه نشم

4 comments:

Anonymous said...

وای خیلی با مزه بود .منم یاد همون سگه افتادم.

Proshat said...

خب دختر خوب تهرونی قدیمی لطفش به همین غلط حرف زدن ها و تیکه های عربیشه
از شوخی گذشته دلم تنگ شده واسه حکماً، طیارهو شوفر گفتن های قدیمی های خانواده

Anonymous said...

:)))
میتی کمون!
زمبه خیلی باحال بود! من خیلی دوسش داشتم. من اگه توی تاکسی بودم قطعاً با صدای بلند قهقهه می زدم!

sanaz said...

این که خوبه. من یه بار شنیدم یکی گفت مشغول دمبه ای. خوب دیگه به جای یه هاپی تپل بذار یه ببعی چاق و خپل با یه عالمه دنبه!!!