من فقط خسته ام
اینکه نمی نویسم هم واسه خستگیه هم واسه بی سوژه بودن این روزها
اینجا جای ثبت روزمرگیه اما این روزها بی اهمیت تر از اونه که بخواد ثبت شه
مهم اش همینه؛ داغانی برنامه ها توی هم، همین بهم ریختن همه برنامه ریزیها که یهو اتفاق می افته
این شوک های یهویی به زندگی وقتی داری فکر می کنی که دیگه داره همه چی مرتب میشه
بعد با یه تلنگر می فهمی که نه مرتب نیست و تازه اول بهم ریختگیه
مهر ماه، ماه من نیست
اصلن پاییز فصل من نیست
غروبهای زود و غمگین با دیکشنری این شخصیت تابستونی جور در نمی آد
بی خیال
همه چی خوبه
باید همین رو گفت وقتی که هیچی برای گفتن نیست
همه چی اینجا خوبه و همه در امن و امانند
همین
No comments:
Post a Comment