از همان روز اول چمدان ام را باز نکردم
هیچ وقت نگذاشتی که چمدانم باز شود
مسافری بودم
همه راز و نیاز هایم در این رابطه شکسته خوانده شد
الان شاید نزدیک به ده ماه است من چمدانم دم ِ درِ این رابطه است
هر روزش این طور بود که
یا من برش داشتم و رفتم یا گفتی بردار و برو
ولی از نیمه راه برم گرداندی
هر بار گفتم می روم دعا کن برنگردم
اما برگشتم
با همان چمدان با همان اسبابی که نمی دانستم باید کجا جاگیر شوند
اما
روزی با آن بیرون خواهم رفت به همین زودی ها
و دیگر برنمی گردم
همان روزکه می آیی و جایم را خالی می بینی
و باز هم نمی فهمی چه کسی آمده بود ، چه کسی رفت و برای چه نماند
من این اصراف محبت را کم کم تمامش می کنم رفیق
بدون تردید درستش همین است و من تا به حال اشتباهی بوده ام .......................................................................................
هیچ وقت نگذاشتی که چمدانم باز شود
مسافری بودم
همه راز و نیاز هایم در این رابطه شکسته خوانده شد
الان شاید نزدیک به ده ماه است من چمدانم دم ِ درِ این رابطه است
هر روزش این طور بود که
یا من برش داشتم و رفتم یا گفتی بردار و برو
ولی از نیمه راه برم گرداندی
هر بار گفتم می روم دعا کن برنگردم
اما برگشتم
با همان چمدان با همان اسبابی که نمی دانستم باید کجا جاگیر شوند
اما
روزی با آن بیرون خواهم رفت به همین زودی ها
و دیگر برنمی گردم
همان روزکه می آیی و جایم را خالی می بینی
و باز هم نمی فهمی چه کسی آمده بود ، چه کسی رفت و برای چه نماند
من این اصراف محبت را کم کم تمامش می کنم رفیق
بدون تردید درستش همین است و من تا به حال اشتباهی بوده ام .......................................................................................
من این هوای بارونی و خوجکل رو توی این روزهای بد کجای دلم بذارم که خدا رو هم خوش بیاد
..................................................................................................
ما باید جاهامون عوض شه این تنها راه چاره منه راهی که هرگز اتفاق نمی افته
.................................................................................................
من خسته ام داغونم و معلق
...................................
بعد نوشت : استاد محمد نوری درگذشت - لینک خبر
روزهای بد امسال تمومی ندارن فک می کردم امسال رنگ دیگه داره اما مرگ تنها خبریه که تند تند می شنویم این روزها خدایش بیامرزد که عاشق صدا و سبکش بودم امشب عجب شب مزخرفی بود
..................................................................................................
ما باید جاهامون عوض شه این تنها راه چاره منه راهی که هرگز اتفاق نمی افته
.................................................................................................
من خسته ام داغونم و معلق
...................................
بعد نوشت : استاد محمد نوری درگذشت - لینک خبر
روزهای بد امسال تمومی ندارن فک می کردم امسال رنگ دیگه داره اما مرگ تنها خبریه که تند تند می شنویم این روزها خدایش بیامرزد که عاشق صدا و سبکش بودم امشب عجب شب مزخرفی بود
2 comments:
چمدانت را به خانه ای ببر که هرگز برگردانده نشود و باز ش کن برای همیشه
دورود /
خداوکیلی قصد ندارم اعتماد به نفست رو بیارم پایین اما اصلن شبیه کسایی نیستی که جدی جدی چمدون رفتن میبندن !!!
بعدی میدونم به این زودی ها هم شبیهشون بشی .
یه وقت فکر نکنی فقط تویی که اینجوری ها ..
نه .. خیلی ها هستن .. تقریبن یه مشکل عمومیه ... مثل باجه تلفن های همگانی !!!
همونقدر بی صاحاب .. همونقدر چرک و بد کیفیت !
وقت خوش /./././././././././.
Post a Comment