Thursday, October 19, 2006


اهمّ اخبار یومیّه جزیره گل و بلبل
اوایل هفته بچه دختر دایی ام خونه ما بود که در زدند این بچه هم یه طوری که انگار تا حالا در باز نکرده باشه یهو از جاش پرید که من می خوام در و باز کنم منم دیدم بچه خیلی بی تابی می کنه گفتم خب برو وا کن آیفن رو برداشت انگار یکی از اون طرف گفت که
باز کنید آش نذری آوردم این بچه هم برگشت به سمت همه ما گفت حنا آقاهه می گه آش قرضی آوردم
!!!!!!!!!!!!!!!!
منم که با توجه به پست قبلی دیگه عادت کردم کلمات رو جابه جا بشنوم سعی کردم تعجب نکنم هر چند که همه کلی به بچه بی نوا می خندیدن و اون هم هی می گفت به خدا خودش گفت
!!
اواسط هفته از انجمن ایرانی مطالعات زنان زنگ زدن که بیایید که اینجا همایش زنان سرپرست خانواره به مناسبت روز جهانی فقر ما هم به بر و بچی که اونا هم دعوت شده بودن زنگیدیم که بریم یا نه بعد یادمون افتاد که پارسال هم توی ماه رمضون به یه مناسبت دیگه دعوت شده بودیم و افطاری مفصل با چلو کباب میل فرموده بودیم بنابراین امسال هم همگی قرار گذاشتیم بریم چرا که نه باید بریم حالا روز جهانیه فقر ه که باشه ما به عنوان فمنیستهای عضو این انجمن معتبر حق داریم که یه افطاری مجانی بخوریم نه
رفتیم که دیدیم بابا هیچ خبری نیست و تعداد شرکت کننده ها خیلی کم بود مراسم توی باشگاه دانشگاه تهران بود بنابراین همه از خود مون بودن و ما هم راحت رفتیم توی صندلی ها ولو شدیم رفقای من که وکیله های بی پول و بی پرونده بودن می گفتن بهتره به دلیل حضور ما اسمه همایش رو می ذاشتن زنان سربار خانوار نه سرپرست خانوار منم حسابی دستشون گرفته بودم که حقتونه می خواستین وکیل نشین که حالا به نون شبتون محتاج باشین دوست جونها
بگذریم مراسم شروع شدو یه سری خزعبلات تحویل ما دادن با یه عالمه بروشور و نماینده سازمان ملل هم اومد یه پیامه زپرتی خوندو آقا خبر دار شدیم که افطار فقط آش و جوجه است از سفره مفصل گذشته هیچ خبری نیست ماهم که حساس گفتیم تا اینجا اومدیم بذار تا آخرش پایه باشیم
هرچند که تا آخره مراسم ما یه دونه هم زن سرپرست خانوار اونجا ندیدیم هر کی بود اعضای انجمن بودن و خبر نگارهای شبکه خبر و همین و حرفها هم فقط یه مشت آمارو ارقام دروغین بود وقتی پاشدم از مسوول بهزیستی پرسیدم که چرا اینقد اطلاع رسانی ضعیفه در مورد پایگاهای حمایت از زنان پناهجو و چرا هنوز ماها که همه از اعضای انجمن هستیم نمی دونیم که یه شماره تلفن ثابت چیه که مثلاً وقتی منه نوعی شب از پدر یا شوهر یا هر شخص دیگه ای کتک خوردم یا به هر دلیل مجبور شدم شبونه خونه رو ترک کنم باید کجا پناه ببرم
؟
یه خنده چندش کرد و گفت خب اولن که شماره ما اینه 88789193 شماره خانه زنان تهرانه بعد مهم نیست که شما اون شماره رو نداشته باشی بعد اینکه شما رو بیارن کلانتری اونا با بهزیستی تماس می گیرن بعد اگه با تشکیل پرونده شما موافقت شد اون وقت شما رو منتقل می کنن اینجا
خواستم بگم بابا ای ول چه پروسه تند و سریعی دارین شما این دقیقاً همون چیزیه که توی آمریکا و اروپا به تلفن های قرمز یا خطوط خانه های امن زنان معروفه واقعن ممنون دستتون درد نکنه
تازه شماره رو دارین که چه رند و به یاد موندنیه
بماند
اواخر هفته یه اس ام اس جالب اومد به این شرح
گوگوش و امیر قاسمی با هم آشتی کردن
WOW
وای چه خبر مهمی آدم میمیره از این اطلاع رسانیه قوی و اون اطلاع رسانی ضعیف
وقتی می گم جزیره گل بلبله نگید نه رفقا
حالا برای ما جنگولک بازیه تلویزین های 24 ساعته مهمتره یا خبر داشتن از یه شماره ضروری
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

3 comments:

Anonymous said...

والله چه عرض کنم !منم آش قرضی دلم میخواد اینجا کسی برای آدم آش قرضی نمیاره یه کنسرت ایرانی هم نمیذارند که اقلاً بریم توش یه آش بخوریم!!!

Anonymous said...

سلام
آخه بعضی وقتها تعجب میکنم از این همه روی شما زنان ایرانی "هات لاین" میخواین چیکار؟ بشینین سر جاتون سریال کانال پنج ببینین و از شوورتون کتک بخورین
نمیشه؟

Anonymous said...

حنا جونم سلام
من هم دقیقا هم سن تو هستم
اما توی یک جزیره دیگه از این جهان.
خواستم بگم نوشته هاتو دوست داشتم
اما تا یادم نرفته :
ببین عزیزم:
خدا آبی هست نه صورتی
چون که پسره...
جزیره خودتو نمی بینی که خدا چقدر آبیش کرده ؟؟