نصوص خاصه وارد شده در موارد ویژه که بر ثبوت حق تعزیر و تادیب حتی در مورد نابالغ و مملوک دلالت می کند ، بر بیش از ثبوت اختیار تعزیر برای حاکم در مواردی که مصالح حکومتی و اداره نظم و نظام اقتضا می کند ، حتی اگر معصیت شرعی شمرده نشود ، مانند عمل نابالغ ، دلالتی ندارد
این فقط یه پاراگراف از یه کتاب دویست و پنجاه صفحه ایه که من یکشنبه امتحانش رو دارم
...............................................................
سه روزه تلویزیون نداریم
لامپ تصویرش سوخته
رفته دکتر، الان با یه تلویزیون دو این چی ِسیاه وسفید که مخصوص اتومبیل در سه قرن پیش بوده و الان فقط شبکه چهار و شش رو و بعضی موقعها اگه سه ساعت التماسش کنی شبکه پنج رو می تونه بگیره داریم دوران ترک رو سر میکنیم به خدا شبیه یه اعتیاد میمونه این بی صاحاب
موندیم جواب مامان رو چی بدیم که امروز بدون دیدن سریال کذایی جواهردر قصر خوابش نمی بره
...............................................................
زنگ زدیم به نمایندگی
میگه یکشنبه می آریمش شما همون اقای فلانی هسستید که توی جُردنه
می گیم نه، همون فامیل رو داریم اما وَنَکیم نه جردن
میگه چه جالب دقیقن اونا هم تلویزیون شون اینجاست اونم لامپ تصویرش سوخته
به بابا می گم تو رو خدا اگه اشتباهی تلویزیون اون هم اسممون رو که جردن میشینه آوُرد سوتی ندی ها،زود بگیرش، شاید از این سینما خانوادگی ها باشه
!!!
بابا میخنده، می گه اگه شانس ماست از این زغالی هاست
...........................................................
نُه روز به میلاد با سعادتم مونده
دیشب خواب دیدم رفتم شمع بخرم واسه کیکم
تورو خدا نگید چقدر بی جنبه ای ها
این کاره همیشۀ منه
الان در آستانه بیست و هفت سالگی تنها بهانه کودکی کردنمه که همیشه برام مونده
...............................................................
سه روزه تلویزیون نداریم
لامپ تصویرش سوخته
رفته دکتر، الان با یه تلویزیون دو این چی ِسیاه وسفید که مخصوص اتومبیل در سه قرن پیش بوده و الان فقط شبکه چهار و شش رو و بعضی موقعها اگه سه ساعت التماسش کنی شبکه پنج رو می تونه بگیره داریم دوران ترک رو سر میکنیم به خدا شبیه یه اعتیاد میمونه این بی صاحاب
موندیم جواب مامان رو چی بدیم که امروز بدون دیدن سریال کذایی جواهردر قصر خوابش نمی بره
...............................................................
زنگ زدیم به نمایندگی
میگه یکشنبه می آریمش شما همون اقای فلانی هسستید که توی جُردنه
می گیم نه، همون فامیل رو داریم اما وَنَکیم نه جردن
میگه چه جالب دقیقن اونا هم تلویزیون شون اینجاست اونم لامپ تصویرش سوخته
به بابا می گم تو رو خدا اگه اشتباهی تلویزیون اون هم اسممون رو که جردن میشینه آوُرد سوتی ندی ها،زود بگیرش، شاید از این سینما خانوادگی ها باشه
!!!
بابا میخنده، می گه اگه شانس ماست از این زغالی هاست
...........................................................
نُه روز به میلاد با سعادتم مونده
دیشب خواب دیدم رفتم شمع بخرم واسه کیکم
تورو خدا نگید چقدر بی جنبه ای ها
این کاره همیشۀ منه
الان در آستانه بیست و هفت سالگی تنها بهانه کودکی کردنمه که همیشه برام مونده
4 comments:
salam doost joonam didi bazam umadam in too
ghabele tavajohe shoma ke alan too kafinetam & bad az khundane matlabi ke dar morede roghan gharchak neveshti boland boland khandidamo hame fekr kardan man kholam hala begzarim ke por biraham fekr nakardan
doost joon man hamash too fekre 3shanbe sham hamle beun aghaye khatarnak & etefaghate jalebi ke dar rastaye ranandegiye bande miyofte hastam
DELAM BARAT TANG SHODE KHANOOMI
یه بار این دوران ترک رو تجربه کردم
خیلی بد بود به خاطر همین می دونم چه حسی داری ولی نمی دونم چرا بعدش از این اتفاق خوششم اومد .
من هم از الا که حدود دو ماه مونده به تولدم منتظرم ...
شایان
صحرای رز
مرده شور این اراجیف روببرن که به زور باید خوند ...
جشن تولد خیلی خوبه و هیجانی هیچ ربطی به سن و سالم نداره . کلا دوست می دارم ...
بازم تولدتون پیش، پیش، پیشته گربه. کی بوداین گربه هه رو اینجا راه داد؟
بعد هم که داستان تلوزیون خودمون رو که گفتم برات که اخرش تاچ کنترل شده بود. باید میزدی تو کله اش بلکه برنامه اش بالا پائین نپره. حالا داستان مال شماست. فعلا با همون حال کن تا بعد. یادته جام جهانی آورده بودیش مدرسه؟ نمیشد تشخیص داد کی به کیه توی اون یه وجب صفحه. چا حالی داد اون روز. چه حالی میداد کلا اون روزها توی کلاس!!!ه
Post a Comment